سانچی


سانچی

محتشم سلیمانی(میم.سین)

کدامین درمان

تسکین خواهد داد

غصه ی داغ پرندگان سرمست دریایی را!

سخن از گذشته هاست

همگونی آب و آتش و دود

برای گلستانی که نشد

وآتش نشسته در دل !

در همهمه ی فریاد های بی صدا

بُغض های نگران

پخش می شوند در دل هر شعله

با يك جهان حیرت

با یک جهان حسرت

با یک جهان درد

برای لحظه های باهم مهم بودن

اندوه نبودنت

می کُشد مادران چشم به راه را

شرم نگاه ‌ات

می شکند استخوان های پدران داغدیده را

امید نا امیدت

می پژمراند شوق انتظار بچه های نو پا

سانچی!

غریب سوخته (شکسته) این روزها

در فوران آتش اقیانوس

شعله بکش!

که تا ابد شنیده خواهد شد

آتش گرفتن در هجوم آب های وهم انگیز

در گلویی که می خشکد

برای فریادی که بی صداست

در اقیانوسی که تا ابد آرام نخواهد ماند!

 

 



آخرین نظرات ثبت شده برای این مطلب را در زیر می بینید:

برای دیدن نظرات بیشتر این پست روی شماره صفحه مورد نظر در زیر کلیک کنید:

بخش نظرات برای پاسخ به سوالات و یا اظهار نظرات و حمایت های شما در مورد مطلب جاری است.
پس به همین دلیل ازتون ممنون میشیم که سوالات غیرمرتبط با این مطلب را در انجمن های سایت مطرح کنید . در بخش نظرات فقط سوالات مرتبط با مطلب پاسخ داده خواهد شد .

شما نیز نظری برای این مطلب ارسال نمایید:


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: