میرزا کوچک در داخل کشور هم مظلوم است

دکتر فتح الله کشاوز: میرزا کوچک جنگلی در داخل کشور به‌قدری مظلوم واقع می‌شود که حتی فردی مثل ملک‌الشعرای بهار هم به او تهمت می‌زند. میرزا یک فرد متدین و متشرع بود، بنابراین گرایش او به حکومتی با شعار بی‌دینی، تهمت محض است.روزهایی که بر ما می گذرد، تداعی گر آغاز قیام مردم گیلان به رهبری روحانی مبارز میرزا کوچک خان جنگلی در سال ۱۲۹۳ تا ۱۳۰۰ شمسی است. این نهضت استقلال طلبانه که از مصادیق شاخص «جهاد وشهادت»در تاریخ معاصر ایران به شمار می رود، را در قلمرو موضوعی «حیات طیبه» قلمداد می کنیم و درباره آن با جناب دکتر فتح الله کشاوز مدیرکل سابق نسخ خطی کتابخانه‌ی ملی جمهوری اسلامی ایران گفت و شنودی انجام داده ایم که نتیجه آن در پی می آید.دکتر کشاورز گرداورنده کتاب «نهضت جنگل؛ اسناد محرمانه و گزارش ها» بود که اسناد ارزشمند سازمان اسناد ملی ایران را در این کتاب گرد آورده و در سال ۱۳۷۱ منتشر ساخت و این کتاب در سال ۱۳۹۱ با درخواست برگزارکنندگان کنگره ملی نهضت جنگل، تجدید چاپ گردید.

شیوه مدیریتی میرزا کوچک خان جنگلی از وجوه مختلف مورد نقد برخی از تحلیلگران است، از جمله عدم طرد نفوذی‌ها و خائنین، در حالی که میرزا از آنها شناخت کافی داشت. تحلیل شما چیست؟

شاید این تحلیلگران از این نکته غافل هستند که در ابتدای آغاز نهضت افراد مختلف با گرایش‌های گوناگون به آن پیوستند و گزینشی هم در کار نبود. اغلب حرکت‌های تاریخی این‌گونه‌اند که در ابتدا افراد از طیف‌های مختلف با یک هدف مشترک دور هم جمع می‌شوند. هدف مشترک همه افراد در نهضت جنگل در ابتدا اخراج نیروهای بیگانه از کشور بود و حتی خود نیروهای دولتی و حکومتی هم بدشان نمی‌آمد در گوشه و کنار کشور حرکت‌هایی علیه قوای بیگانه شکل بگیرد. دلیل‌اش هم ارتباطات فراوانی است که مستوفی‌الممالک با نهضت جنگل برقرار می‌کند. بنده هم خیلی‌ها را اصلاً صاحب صلاحیت برای ورود به نهضت جنگل نمی‌دانم. مثلاً افشار کسی بود که وارد نهضت شد و خیلی هم رشد و سرانجام به نهضت خیانت کرد، اما مثلاً احسان‌الله خان را که بعدها خیانت‌های آشکاری هم کرد، نمی‌شود نفوذی به حساب آورد. خیلی‌ها در ابتدای نهضت جنگل تصور کردند از این طریق می‌توانند به اهداف خود برسند و وقتی نرسیدند از نهضت جدا شدند.

 

ادامه مطلب

میرزا کوچک خان را طور دیگری به ما شناسانده اند

این متن مصاحبه ای است که شادوران «افشین پرتو»  در سال ۱۳۹۱ با سایت تاریخ ایرانی داشته  است. لازم به یادآوری است، کتاب «گیلان و خیزش جنگل» شادروان پرتو، نتیجه ۲۰سال تلاش نویسنده است که توانسته با اسناد موثق بخشی از ناگفته های جنبش جنگل را روشن نماید. این گفتگو زمانی انجام شده که هنوز این کتاب منتشر نشده بود.دکتر افشین پرتو، فارغ‌التحصیل رشته تاریخ از دانشگاه مسکو و پژوهشگر تاریخ گیلان است. به زودی کتابی از او با نام «گیلان و خیزش جنگل» منتشر می‌شود. پرتو همچنین خاطرات چند نفر از اعضای نهضت جنگل را تصحیح و منتشر کرده و اخیراً خاطرات «احسان‌الله‌ خان دوستدار» را تصحیح و آماده چاپ نموده است. با او در خصوص میرزا کوچک‌خان جنگلی و نهضت جنگل، با تاکید بر اسناد و یافته‌های جدیدی که در طول کار پژوهشی خود به خصوص از کشورهای قفقاز و آسیای میانه جمع‌آوری کرده و برخی را مورد استفاده قرار داده، به گفتگو نشستیم.

***

شما کتابی در خصوص نهضت جنگل نوشته‌اید که هنوز منتشر نشده و گویا برای نوشتن این کتاب برای نخستین بار به اسناد و مدارکی دست یافته‌اید که چهره‌ای دیگرگونه از وجوه پنهان نهضت و به خصوص میرزا کوچک‌خان جنگلی به دست می‌دهد. آیا این طور است؟ و این اسناد چیست و کجا بوده که قبلا مورد استفاده قرار نگرفته است؟

اسناد مربوط به نهضت جنگل که هنوز منتشر نشده و در دسترس محققان قرار نگرفته زیادند، چه در ایران در مراکز مختلف اسناد و بایگانی‌های خصوصی و چه خارج از ایران، من برای تهیه منبع موثق و سند جهت نوشتن این کتاب به مراکز اسناد در شهرهای مختلفی مثل ایروان و باکو و تفلیس و مسکو و سن‌پترزبورگ سفر کردم و خوشبختانه موفق به یافتن آنچه که به دنبالشان می‌گشتم، شدم و برخی از اسناد مورد جستجوی خودم را از مراکز اسنادی در ایران جمع کردم. این اسناد پنجره‌های تازه‌ای را به روی محققان می‌گشاید. من کوشیده‌ام از فضای تکراری تحلیل نهضت جنگل خارج شوم و بر پایۀ منابع و اسنادی که در اختیار داشته‌ام فضایی نو برای تحلیل این رویداد قابل توجه پدید آورم. سال‌ها داشته‌ها و نوشته‌هایی درباره نهضت جنگل در گوشه‌هایی پنهان بوده‌اند و این چند دهه اخیر کم‌کم برخی از آن‌ها منتشر شده‌است.  مانند خاطرات سعدالله‌خان درویش، خاطرات آقاخان درامی، خاطرات صبوری و برخی از مجموعه‌ها که از بازخوانی اسناد مربوط به نهضت جنگل پدید آمده‌اند. ولی این‌ها شماری بسیار اندک از همه آن چیزی است که موجود است و متاسفانه هنوز تلاشی برای بازخوانی و انتشار آن‌ها صورت نگرفته است.

 

ادامه مطلب

یک مُهره ی آبی بر دوش«هسا ـ پس» سنجاق کنید!

1

«چندر زحمت کشه دار

تا تی تی بزنه!

باد،

چی آسان آیه شه.

2

شله وی دار و زلزله

گب فراوان داریدی

زواله روز

توچون بترسه ای

بخیالی گریا درم»

(م . پ. جکتاجی .کاکی)

به تازه گی از طریق فرهیخته ی گیلانی جناب محسن آریاپاد با«کانال تخصصی شعر گیلکی» به مدیریت جناب مراد قلی پور آشنا شدم.کانالی پر بار و پرمحتوا در خصوص نقد و نقد پذیری ، انتشارآراء و اندیشه ، آینده ی درخشانی را نوید می دهد .اگررفیق بازی ورودربایستی ها بگذارد!

بنده نام مدیر محترم کانال را برای اولین بار است می شنوم و شاعر و منتقد هم هستند که این امر ما را وا می دارد با دست و دل بازی وافر بنویسیم.گویا در یکی از پست های این کانال جناب  رحیم چراغی نظرخواهی هایی را در خصوص «هساشعر» خواهان شده بود که متعاقب آن شاعر و منتقد چیره دست گیلانی ، محسن آریاپاد مثل سال های نه چندان دور نقد و نظرهای خویش را به مدیر کانال ارایه داده و ایشان نیز با سعه صدر با تمام کمال بازتاب داده اند که بسیار زیبا و جالب به نظر می آمد. جای خوش حالی آن این جاست که صدو هشتاد درجه موفق تر از مجله ی گیله وا عمل نموده که بدون حُب و بغض تمام نوشته  های شعرا و منتقدین را به نمایش می گذارد.تا جایی که با خبرم گیله وا در خصوص نقد و نظر مربوط به «هساشعر» خیلی از نقدها را بنابر دلایلی بازتاب نداده است .چرایی این مسئله هنوز جای ابهام دارد.

محسن آریاپاد از بدو تولد «هساشعر» یکی از منتقدین پرو پاقرص آن بوده ، هست و خواهد بود و برای تفکر خویش ایده هایی را نیز در ذهنش دارد.که با مقاله ی بلند بالای «داورِ بی باور، باورِ بی داور، شماره ی ۸۸،گیله وا خرداد ۱۳۸۵» پاسخ جامعی به اختراع کننده گان «هساشعر» داده بود.امروز هم با بالانس کردن همان نقد و با اندکی تفسیر افزون بر آن ، به نقد این بدعت پرداخته است. که بدعت حاضردر این کانال به گمانم تغییر ذائقه داده و بعد 26سال با شناسنامه ی «هسا ـ پس»!!! پا به عرصه ی وجود گذاشته است؟! چه باید کرد«مدرنیته» است دیگر؟!. آنرا باید به فال نیک گرفت وهمانند عوام الناس یک مهره ی آبی بر دوش آن سنجاق کرد تا از چشم نظر بر حذر باشد.

ادامه مطلب