در یکی از یادداشت هایم نوشته بودم که زبان فارسی یکی از کلیدهای پیروزی در حفظ هویت ملی ایران است. البته این بدان معنا نیست که بنده مخالف حفظ زبانها و لهجه های محلی می باشم.در دنیای امروز به قول زبانشناسان، روزانه چندین لهجه و زبان محلی می میرد، ناچاریم این حقیقت را بپذیریم.
نگارنده به جای زبان مادری، ترجیح می دهم زبان محلی بنویسم. زیرا بسیار دیده ام مادران نسل جدیدی را که با خانواده خود به زبان مادری صحبت می کنند اما حاضر نیستند با کودک خود به به همان زبان و یا گویش صحبت کنند و عمده ترین دلیلشان، ترس از کاهش توانایی های کودکشان است در ورود به مدرسه، سرخوردگی و افت تحصیلی. که پر بی راه هم نیست و کارشناسان آموزشی به این مهم صحه گذارده اند؛ که بیشترین افت تحصیلی مربوط به استانهای ترک زبان و عرب زبان ماست.
نقدی را که مشاهده می فرمایید از جریده ی معتبر ایران شناسی انتخاب شده است. چون بنابر دلایلی در صراحت نام بردن اشخاص معذوریم به همین لحاظ نام مورد نظر با شناسه [ع.ع]در اختیارتان قرار گرفته که از این بابت پوزش مارا بپذیرید.اما با وجود اینکه تکراری به نظر می آید و به سال های دور بر می گردد، روی هم رفته آموزنده است و نشان از هوشیاری فرزندان دیگر اقوام دارد که به خوبی قوم شان را رصد می کنند و هر آنچه را که برای قوم شان نوشته می شود تیز بینانه از کنارش می گذرند و بدون رودربایستی با شخص یا اشخاص ـ نمی گویند کات اش کنید ... دست نگهدارید... علیه آن نقد ننویسیدو... این گونه است که هم قوم شان رشد می کند و هم داشته های فرهنگ شان بالا می رود . همان اشخاصی که بعدها می خواهند برای قوم شان و پیرامون شان قلم بزنند نواقص شان را نیز به خوبی می بینند.به راستی آیا در تالش چنین شده و می شود؟
عزیزان بازدیدکننده ، آنچه در زیر خواهد آمد فرض بفرمایید در حال مطالعهی مجلهای هستید که در کنار صفحات ثابت خود ، یکی دوصفحهای برای خوانندگان خود ترجیحن در آخرهای مجله در نظر گرفته است. با همان حال و هوای مطالب فرستادهشدهی مخاطب ، با شیوه ی نوشتاری خودش با وی ارتباط برقرار میکند تا نقطه نظراتی که در این بین پنهان مانده را منتقل نماید ولی برای خوانندهی حرفهای کسلکننده و ابتدایی به نظر میآید.
ما نیز در طول هر فصل میبایست به بعضی از موضوعاتی که از ما پرسش می شود ، پاسخگو باشیم و به همین لحاظ پیشاپیش از روی گل مبارکتان پوزش میخواهیم و این هفته را موقتن به این آدرس: «اين شعرها از من نيست»مراجعه نمایید تا بتوانیم به آنچه در زیر خواهد آمد بپردازیم که باز از این بابت پوزشمان دوچندان خواهد بود و با این توضیح مختصر و بازهم با پوزش:
***
هفتههای قبل کامنتی را از بین کامنت ها انتخاب نمودیم و گویا متعلق به یکی از همزبانان تالشمان است که در چند سطر از ما خواسته تا «وابستگی [...]شمسیپور به گویش گیلکی» را برایش تشریح نماییم . خوشبختانه این دوست «تالشه برا»ی ما یادآور شده بود «تحلیل خود را در چرایی» موضوعی که به شرحش خواهیم پرداخت بهتفصیل با وی به گفتگو بنشینیم .که صد در صد هم «تالش»!!! است و هم آشنا! همینکه با چند سطر آمده بر ما منت گذاشته و بافرهنگ قابلتأمل خود ، هم حُرمت تالش را بجا آورده و هم شعر را پاس داشته است جای تقدیر دارد.