آمار مطالب

کل مطالب : 297
کل نظرات : 0

آمار کاربران

افراد آنلاین : 1
تعداد اعضا : 5

کاربران آنلاین


آمار بازدید

بازدید امروز : 133
باردید دیروز : 0
بازدید هفته : 133
بازدید ماه : 143
بازدید سال : 5520
بازدید کلی : 394625

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان آوای وزمتر و آدرس golgaz.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 133
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 133
بازدید ماه : 143
بازدید کل : 394625
تعداد مطالب : 297
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1


if (hr==23) document.write("شب بخير") Untitled Document
دریافت کد خوش آمدگویی

<-PollName->

<-PollItems->


دریافت کدهای جاوا برای وبلاگ شما
تبلیغات
<-Text2->
نویسنده : فردوس سليماني وزمتر
تاریخ : شنبه 25 اسفند 1403
نظرات

نگاه اجمالی به روزنامه بازار رشت قبل از انقلاب:

میر شجاع گسکری زیباترین جلوه ی «گیلان شناسی»!

جمشید شمسی پور خشتاونی

چاپ شده در فصلنامه ی آوای املش

بهار 1404

یکی از مسایل مناقشه براگیزِ ژورنالی همراه با موضع گیری های سکوت!(خود سانسوری!!) که بعد از انقلاب دامن «گیلان شناسی»ما را گرفت و سخت هم این تفکر دردل وذهن بعضی پژوهشگران جا خوش کرد و هر چه زمان به جلوتر می رود ادامه دارترمی شود ـ که بر می گردد به کارنامه ی درخشان روزنامه نگار چیره دست و کاربلد در روزگار خویش ، روانشاد استاد میر شجاع گسکری که به مدت سی سال یعنی از سال 1328 تا 1357روزنامه ی «بازار» را در شهر رشت منتشر نمود و چون در زبان ورزی و ژورنالیستی هوشمند و تأثیر گذار بودو تاریخ و فرهنگ و سیاست زمانه اش را به خوبی می شناخت ، توانست نگاه تازه ای را به هنر و ادبیات مدرن و فرهنگ و جامعه ی ایران و گیلان تزریق کند و هریک در این شاخه ها را باز خوانی  و در سطح حرفه ایی پالایش دهد و با تمرینِ مدارا، گنجینه ای عظیم برای مان در آرشیو به یادگار بگذارد و آن هم با قدرت و مهارتی که داشت ، یک بخش اش را در اختیار زنده یاد جهانگیر ترتیپ پور، که شرح اش خواهد آمد قرار داد که همراه بود با تنوع ، کثرت، مهارت ، توانایی و آبادانی! و بخش های دیگر را نظیر تاریخ و هنر و ادبیات را شاخه بندی و هر بخش را به اهلش واگذار نمود و خود و نشریه اش را اُرگان کشف حقایق تاریخ و آرشیو ساخت!این ها چرا در طول این چهار دهه از قلم پژوهشگران و اهل رسانه ای که داعیه ی «گیلان شناسی» را دارند کتمان مانده است جای تأمل دارد.

 

تعداد بازدید از این مطلب: 26
موضوعات مرتبط: نقد , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نویسنده : فردوس سليماني وزمتر
تاریخ : شنبه 18 اسفند 1403
نظرات

«اخوان لنگرودی»ریشه در خاک گیلان داشت

جمشید شمسی پورخشتاونی

 چاپ شده در روزنامه گیلان امروز 18/12/1403

اولین باری که نام مهدی اخوان لنگرودی به گوشم خورد ، بر می گردد به قبل از انقلاب و درسال 1355 از زبان فرزانه ای بنام جعفرزاد مرد که در آن منطقه به «عموجعفر» معروف شده بود ـ فرهیخته ای که مدرک آنچنانی در کارنامه اش نداشت.اما در دانش اجتماعی ، فرهنگی ، ادبی و... برای خودش وزنه ای! محسوب می شد که در ساحل زیبای کتالم رامسر (که بعد از انقلاب  با پیشروی آب دریا زیر آب رفت و ناپدید شد!!!) قهوه خانه ای دایر کرده بود ، وقتی که آفتاب می خواست غروب کند می رفت نزدیک ساحل خیره به دریا که خون آلود می شد! ، باری از غم را  می شد از چشمانش دید .از سیاست دور بود! اما عاشق ادبیات محلی بود. با این که منظومه های «لیله کوه» و «یه شو بوشوم روخونه» دانشمند نامی گیلان «محمود پاینده لنگرودی» ، هنوز به چاپ نرسیده بود و سینه به سینه به خطه ی شرق گیلان رسیده بود و با چه اندوهی هر از گاهی  برای مان می خواند .در همان سال بود که نوار کاست گل یخ کوروش یغمایی تازه روانه بازار شده بود و شعر و ترانه اش از «مهدی اخوان لنگرودی» بود و هر زمان نوار کاست را در دستگاه ضبط و صوت می گذاشت شاعرش را برای آن هایی که اولین بار می شنیدند به آن ها معرفی می کرد.

 

تعداد بازدید از این مطلب: 17
موضوعات مرتبط: نقد , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0



عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود