استاد مهدی رضا زاده از شاعران معاصر دوران ماست و ساکن رشت می باشد . او انسانی به تمام و کمال شفاف آنگونه که در شعرهای ایشان پیداست بیشتر از امید و دانایی و با «دهانی که مرا نگفت» با مردم مراوده دارد . ازاین نام آشنای محبوب شعرهای بیشماری در جراید تخصصی ایران و جهان به چاپ رسیده است و مجموعه کتاب هایی نیز بدیدن شرح :
«عقربه ها در غروب ایستاده اند 1378»
«هنوز ناشیانه می خندم 1384»
«دهانی که مرا نگفت 1387»
انتشار یافته است و کتاب هایی نیز :
« تابستانی که از نگاه تو ریخت»
«نت تن»
و مجموعه شعرو داستان های کوتاه قرار است از قلم ایشان منتشر شود.از آنجایی که مهرماه نزدیک است و یک هفته مانده به شلوغی دبستان ها و بازیگوشی کلاس اولی ها بهتر دیدیم شعری را از این استاد ارجمند تقدیم بازدید کنندگان شود:
خوشبختانه اخیرا در محافل مدیریت ارشد، برنامهریز و تصمیمگیر فرهنگی شهر مذهبی قزوین در خصوص بازاندیشی اصلاحگرایانه پیرامون مراسم ترحیم مردم شهر (همانند کم کردن از تعداد مجالس طاقتفرسای بیپایه و پرهزینه آن) بحثهایی جدی دنبال میشود. آداب و رسومی که در گذشته رایج نبوده و امروزه در "عرف" جامعه قابلمشاهده بوده و با اقتدار حاکمیت دارد. در اول بهتر به نظر میآید تلاش شود که عرف چیست.