آمار مطالب

کل مطالب : 297
کل نظرات : 0

آمار کاربران

افراد آنلاین : 1
تعداد اعضا : 5

کاربران آنلاین


آمار بازدید

بازدید امروز : 515
باردید دیروز : 0
بازدید هفته : 515
بازدید ماه : 525
بازدید سال : 5902
بازدید کلی : 395007

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان آوای وزمتر و آدرس golgaz.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 515
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 515
بازدید ماه : 525
بازدید کل : 395007
تعداد مطالب : 297
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1


if (hr==23) document.write("شب بخير") Untitled Document
دریافت کد خوش آمدگویی

<-PollName->

<-PollItems->


دریافت کدهای جاوا برای وبلاگ شما
تبلیغات
<-Text2->
نویسنده : فردوس سليماني وزمتر
تاریخ : دو شنبه 24 مهر 1391
نظرات

تالش و رویاهای ایرَوانی!

اشاره :

دوستانی ازما در خصوص پُل  ارتباطی ارمنستان  و واژه ی  کاربردی تالش

 ـ که امروزه برای دانشگاه ایروان ارمنستان از اهمیت  ویژه یی برخوردار

است ، پرسشی  نموده اند و اتفاقاتی  که در این  چند ماهه ، چه در سفرهای

 آساتوریان  به گیلان  و چه قبل  تر از آن ـ که در مقاله یی شرح مفصل آن

 در  ماهنامه  پادنگ چاپ  شده است  و همان  مقاله در این تارنما  نیز قابل

رؤیت است شاید پاسخ شان را بتوانند درآن بیابند و ما اکنون حرف  خاصی

 در این رابطه ـ با پدیده ی تازه یی که یکی از جوانان خبرش را  شتاب زده

 در وبلاگی(سه شنبه 18مهر91 ساعت 6دقیقه بامداد) منتقل می  نماید وبعد

 نوشته ی هیجان  زده ی  قبلی را پاک و این  بار به شیوه ی دلخواه  دوستان

 اش(!)  بازتاب  می دهد  و ساعت های بعد در سایتی  با حروفی بزرگتر به

 نمایش گذاشته  می شود از همین جای کار می توان  دریافت ، آنچه که روی

 داده ـ دوستان زیاد  حساس نباشند  و این  موضوع  را جدی  نگیرند  و   اگر

به  دقت  مطلب  پایین  این  خبر  را  ملاحظه نماییم مبنی بر این که :«نشریه

[...]هم  رفت» چرا رفت ؟! را به«گذر زمان  واگذار» می کنیم  و ما تنها آن

 دسته ازپژوهشگران اقوام که رویدادهای منطقه را به دقت پیگیری می نمایند

 ارجاع  می دهیم  به مقاله «نگاهی عمیق به  «تالش شناسی» های ارمنستان»

 و یادداشت کوتاهی که در پایان تقدیم خوانندگان فهیم می شود:

« مأموریت خاموش» حربه یی ست که سران استکبار جهانی آنرا برای نفوذ ، شناسایی و تخریب ستون فقرات اقوام تجویز می نمایند. در این راهکار، آنها به عواملی نیاز دارند تا بتوانند ایده های روی کاغذشان را عملی کنند.آنها برای به اجرا گذاشتن ناتوی فرهنگی سرمایه گذاری کلانی كرده که در آن کابرد فیزیکی هیچ معنایی نداشته و ندارد و آنچه که  بیشتر حایز اهمیت است در هم آمیزی پدیده هایی که تا حدودی چفت و بست هم باشند و با ابزار آلات نرم علیه کشوری باشد. اگر به دقت رویداد های منطقه یی از جمله کشور همسایه (عراق) را بنگریم منطقه اقلیم کردستان خود از اسرائیل سلاح جنگی خریداری می نماید وهمان کُردهایی  که زمانی ژست ضد امپریالیستی به خود گرفته بودند و امروز بی اعتناء از دولت خود دست آویز اسرائیل شده اند. و یا همین چند روز قبل  که باز روزنامه یی افشاء نمود ، ترکیه زمین های مرزی خود را به اسرائیل فروخته است که بده بستان های ارمنستان و جمهوری آذربایجان و اختلاف این دو که جای بحث دارد . اگر چه  ، هر از چند گاه گردهمایی هایی تحت نام «همایش» و ظاهرن با تبلیغات حجیم دروسعتی بسیار بیشتر از آنچه که تصور می شود ،بر گزار می شود که همایش کلان منطقه یی در اسلامبول نمونه ی بارزی از این دست همایش ها بود که مشخص گردید رژیم صهیونیستی آن را برای به دام انداختن اساتید کشورمان تدارک دیده بود. و با چنین پدیده هایی در محدوده ی محفلی تر که قبلن در زمان اصلاحات در ایران به وفور یافت می شد و بعدها به روسیه کشانده شد و امروز با نام های مختلف و به حراج گذاشتن واژه ی تالش اگرچه تا حدودی در مطبوعات کمرنگ ودر فضای مجازی معدودی بازتاب می یابد بی آنکه پشت صحنه این رفت و آمد و مقالات ارایه شده و گزارش کاری در اختیار عموم قرار بگیرد.

 

 

 

تعداد بازدید از این مطلب: 1126
موضوعات مرتبط: نقد , ,
|
امتیاز مطلب : 24
|
تعداد امتیازدهندگان : 8
|
مجموع امتیاز : 8


نویسنده : فردوس سليماني وزمتر
تاریخ : چهار شنبه 12 مهر 1391
نظرات

در ضمیر مدعیان ناآگاه

(غلامحسین مبشری)

اشاره :

استاد غلامحسین مبشری از پیران و پیشکسوتان تئاتر استان قزوین

که  در سال های  جوانی در تئاتر ایران ـ در کنار بزرگان  سر شناس

 که امروز از ستاره های سینمای کشورمان  هستند  بالیده است و در

 قزوین از محبوبیت ویژه یی برخورداراست . ایشان  نمایشنامه های

 بیشماری را نوشته  و کار گردانی نموده است .  نوشته ی  پیش  رو

 دست کم  دو دهه قبل به نگارش درآمده است و هر  بار که  او را در

 قزوین می بینیم ، با خوش وبش های آشنای هنری اش که بر گرفته

 از سوز و گداز زمانه کنونی ماست و بدرقه اش نیز لبخندی مملو از

 مهربانی که از دل بر  می خیزد و لاجرم بر  دل نشیند و این بار مارا

 برآن داشت به آنچه که بیست سال پیش از هنر گفته ـ همان بهتر که

 با بیست سال قبل به دور برمان بنگریم:

 

ازهنر پرسیدم : تو چیستی ؟

بی درنگ گفت : تو کیستی ؟!

با اطمینان پاسخ دادم : من هنرمندم . همان که اگر نباشم تو نیستی .

هنر پوزخنده زد در چشمانم خیره شد . با نگاه ژرف تا اعماق وجودم را نگریست و پس از مکث کوتاهی که در من سالها نمود، تردید آمیز پرسید:

من چه هستم؟!

این بار من با تمسخر خندیدم : من از تو پرسیدم؟

آمرانه گفت:

نکته همین جاست . تو چگونه هنرمندی که نمی دانی من چه هستم ؟

با غرور سرم را بالا گرفتم :

ـ من ؟ من خوب می دانم ، تو هنری . هنر یعنی افتخار ، شهرت ، ثروت ، آرامش و...

حرفم را برید:

ـ اشتباه می کنی ، تو هنوز نفهمیده ای . به همین منظور هم داری انحراف می روی و یا مبالغه می کنی . زیرا من هزاران پوسته و لایه دارم که از معرفی اشخاص نهفته است . برای رسیده به فهم و درکم تلاش فراوان و بی وقفه ای لازم است .

 او درست می گفت. اما من برای اینکه خودم را حفظ کنم و به او نشان بدهم که جا نخورده ام حق به جانب گفتم:

ـ من . من و انحراف و مبالغه ؟

 نه .

تعداد بازدید از این مطلب: 1156
موضوعات مرتبط: نقد , ,
|
امتیاز مطلب : 21
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5


نویسنده : فردوس سليماني وزمتر
تاریخ : دو شنبه 3 مهر 1391
نظرات

فروغ : استعاره ي زن – ابژه در وجه غياب ميل

(ابوذر کردي)

شعر فروغ فرخزاد از ابعاد و امکان هاي خاص روان شناختي تشکيل شده است که برابر تاريخ معاصر ايران ، واجد نوعي نابجايي (dislocation) فرهنگي است ، نوعي زوالِ روال (routine) و مهارِ انفعال کدهاي سنتي زن نگاري است . اين نابجايي شعر فروغ را مي توان در زاويه ي اول يک استعاره ي ملي در حوزه ي ادبيات زن قلمداد نمود ، استعاره به معناي سخنگويي در وجه و بخش محذوف جامعه و حتي بالاتر مي آيد ، مدعي العموم مي شود تا حافظ و سعدي و مولانا و... را با کيفرخواست يک هزاره تاريخ مذکر به باد انتقاد بگيرد.اين استعاره نيم نگاهي هم به قلمرو واقعيت دارد ، استعاره ي فروغ از احساس تا ارجاع با زباني نيمه تراژيک به مرزبندي زبان و جهان زن مي پردازد که اينهمان واقعيت است و هر گونه ذهن پردازي مبتني بر طراحي تابو در مورد زن را با زبان- جهان منطقي رد مي کند:

او مرا با خود برد به باغ گل سرخ

وبه گيسوهاي مضطربم در تاريکي گل سرخي زد

و سرانجام

روي برگ گل سرخي با من خوابيد

اي کبوترهاي مفلوج

اي درختان بي تجربه ي يائسه اي پنجره هاي کور

زير قلبم و در اعماق کمرگاهم اکنون

گل سرخي دارد مي رويد

گل سرخ

سرخ

مثل يک پرچم در

رستاخيز

آه

من آبستن هستم

آبستن

آبستن

تعداد بازدید از این مطلب: 991
موضوعات مرتبط: نقد , ,
|
امتیاز مطلب : 18
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6


نویسنده : فردوس سليماني وزمتر
تاریخ : دو شنبه 6 شهريور 1391
نظرات

مطالعه موردی، آسیب شناسی مجالس ترحیم قزوینیان

(منصور خادم‌الشریعه سامانی

عضو انجمن بین‌المللی ایران‌شناسی)

 

خوشبختانه اخیرا در محافل مدیریت ارشد، برنامه‌ریز و تصمیم‌گیر فرهنگی شهر مذهبی قزوین در خصوص بازاندیشی اصلاح‌گرایانه پیرامون مراسم ترحیم مردم شهر (همانند کم کردن از تعداد مجالس طاقت‌فرسای بی‌پایه و پرهزینه آن) بحث‌هایی جدی دنبال می‌شود. آداب و رسومی که در گذشته رایج نبوده و امروزه در "عرف" جامعه قابل‌مشاهده بوده و با اقتدار حاکمیت دارد. در اول بهتر به نظر می‌آید تلاش شود که عرف چیست.

تعداد بازدید از این مطلب: 1925
موضوعات مرتبط: نقد , ,
|
امتیاز مطلب : 18
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5


نویسنده : فردوس سليماني وزمتر
تاریخ : شنبه 27 خرداد 1391
نظرات

 

(فريبا حاج دايي)

پاموک مي‌نويسد:

- چون کار بهتري سراغ ندارد.

- چون تمام روز در اتاق نشستن را دوست دارد.

- چون شيفته و شيداي کاغذ و قلم است.

- چون به ادبيات، هنر و رمان اعتقاد دارد.

- چون از فراموش شدن مي‌ترسد.

- چون مي‌خواهد تنها باشد.

- چون مي‌خواهد خوانده شود.

- چون مي‌خواهد صفحه را تمام کند.

- چون ديگران انتظار دارند بنويسد.

- چون به بي‌مرگي کتاب‌هايش در قفسه اعتماد دارد.

   او مي‌نويسد چون، دانسته يا نادانسته، به انسان‌ها اعتماد کرده است و مي‌خواهد زندگي را به چيز بهتري تبديل کند و آن را غني‌تر سازد.

تعداد بازدید از این مطلب: 1035
موضوعات مرتبط: نقد , ,
|
امتیاز مطلب : 14
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4


نویسنده : فردوس سليماني وزمتر
تاریخ : چهار شنبه 13 ارديبهشت 1391
نظرات

گسکر و گسکره

مقاله يي چاپ نشده از استاد منصور خادم الشريعه ساماني عضو انجمن بين المللي ايران شناسي

مقاله اي که در پي ارايه مي شود در واقع امر بر گرفته از  مقدمه کوششي با نام " معرفي و تحليل زبان تالشي ( لهجه گسکره اي ) " مي باشد . با توجه به اتمام  پژوهش ياد شده ، اميد است تمامي کار در آينده نزديک نيز به منظور ملاحظه اهل قلم جامعه فرهنگ دوست گيلانيان به زيور طبع آراسته شود . 

 

تعداد بازدید از این مطلب: 1973
موضوعات مرتبط: نقد , ,
|
امتیاز مطلب : 17
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6


نویسنده : فردوس سليماني وزمتر
تاریخ : یک شنبه 20 فروردين 1391
نظرات

آب در ظروف مرتبطه

(دکتر محمدرضا شفيعى كدكنى)

از روزي که نخستين ترجمه‏هاي شعر فرنگي، در صورت فابل‏هاي لافونتن، وارد زبان فارسي و عربي شده است يک‏قرن مي‏گذرد. در اين قرن شعر فارسي و عربي تحولات شگرفي به خود ديده است. هر کسي با تاريخ ادبيات اين دوزبان اندکي آشنايي داشته باشد، به نيکي مي‏داند که در تاريخ حيات فرهنگي ايرانيان و عرب‏ها، هيچ قرني به اندازه‏قرن بيستم ميدان دگرگونيهاي سريع و چشم اندازهاي رنگارنگ نبوده است.

تعداد بازدید از این مطلب: 1229
موضوعات مرتبط: نقد , ,
|
امتیاز مطلب : 14
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6


صفحه قبل 1 ... 9 10 11 12 13 ... 14 صفحه بعد


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود